برای من، نویسندگی صرفاً چیدمان واژهها کنار هم نیست، بلکه سفری است به عمق احساسات، اندیشهها و دغدغههای انسانی. در نمایشنامهنویسی، تلاش میکنم جهانهایی را بسازم که تماشاگر را درگیر کنند، شخصیتهایی را خلق کنم که واقعی به نظر برسند و داستانهایی را روایت کنم که در ذهن و قلب مخاطب باقی بمانند. نوشتن برای صحنه، رادیو یا تصویر، هرکدام چالشی تازه است که مرا به کشف زوایای جدیدی از هنر و زندگی سوق میدهد.
در این مسیر، نمایشنامه صورت سنگی یکی از مهمترین آثار من است که از دل دغدغهها و کاوشهای درونیام شکل گرفته است. این نمایش، روایتی است از زخمهای گذشته، میل به انتقام، عشق و رنجهای انسانی. در صورت سنگی، با شخصیتی مواجه میشویم که گذشتهاش همچون سایهای سنگین بر زندگیاش سایه افکنده و او را به مسیری تاریک میکشاند. اما آیا انسان میتواند از زخمهایش عبور کند، یا در آنها گرفتار خواهد ماند؟ این پرسشی است که در این نمایشنامه، مخاطب را به تفکر وامیدارد.